امروز (شب) 29 اسفند هست و فردا عید هست و آغاز سال جدید. ولی جالبیش ابنجاست که فردا 30 اسفند هست و تعطیل رسمی هم نیست. و پنجشنبه 1 فروردینه. مهم نیست. خواستم فقط آپدیت کنم.
هنوز دانشگاه تعطیل نشده. ولی بعضی از کلاسها رو بچه ها دودر میکنن و بنده هم بلطبع با اونا جیم میشم! امروز درس موزاییک داشتیم (کتاب موزاییک) تعطیل شد رفت.
فردا آواشناسی دارم. خیلی استادش درس رو میپیچونه. کتاب معرفی کرده که قابل پیدا شدن نیست. حتما وقتی دنشجون بوده، خودش خونده. بهرحال سرم درد گرفت از بس از روی پی دی اف (دانلود کردم یه چیزی مخصوص فونتیک) خوندم.
امروز جمعه ظهر رفته بودیم بیرون شهر. برف سنگینی شب قبل اومده بود. فردا شنبست و کلاس دارم. استاد فرانسه گفته بود درس رو بخونین و من هنوز نخوندم. کتاب هم نخریدم.
من هیچی یاد ندارم. تنها چیزی که یاد دارم زبان هست (اون هم یکم). بعد از گذشت چند هفته، بعضی از دانشجوها ازم خواستن تا براشون کلاس تشکیل بدم توی دانشگاه!
منم گفتم باشه. گفتن شهریش چقدر میشه، گفتم رایگان هست. فقط یه شرط گذاشتم و اون هم این بود که کلاس بتونن تهیه کنن (کلاس خالی). اونها هم طوماری نوشتن و یکیشون پیگیرش بود و بلاخره امروز "اوکی" کلاس رو از معاونت آموزشی گرفت. شنبه ساعت 12 تا 3 قرار شده اولین کلاس نیمه خصوصیمون بصورت رایگان برای کسایی که یکم توی انگلیسی ضعیف هستن، تشکیل بدم.
امروز اولین جلسه کلاس درس "زبان فرانسه" بود. هر چی از خوبیهای استادمون بگم کم گفتم. آقای دکتر س. چیزایی که راجبه فرانسه یادگرفتیم امروز، همون سلام و علیک و معرفی خودمون بود. کتاب Cafe Cream رو بهمون گفت تهیه کنیم. هنوز نخریدم!
آزمایشگاه زبان انگلیسی هم داشتم. بقدری ساده بود که حد نداشت. تمام سوالا رو هنوز استاد نپرسیده بود، دستم بالا بود برای جواب دادن! خانوم مهربونی هم بود.
دانشجوی رشته مترجمی زبان انگلیسی هستم. این هم وبلاگ من هست که سعی میکنم همیشه آپدیت نگهش دارم. محتواش هم، فعلا اتفاقات روزمره که ارتباطی به درس و استاد و کلا زبان انگیسی داره، هست.